دوست گرامي,
نوشته ات گيرا بود نتونستم برات چند خطي ننويسم, بلي بانوان ايراني بسيار بيشتر از غربيان آرايش ميکنند و دليل آن هم محدوديت بيش از حد پوشش است. وقتي فقط صورت قابل ديدن باشد بالاجبار آنقدر با آن ور ميروند که ديگر زيبايي خداداديش را هم از دست ميدهد. اما همه ما بايستي بياد داشته باشيم که آزادي انتخاب نوع پوشش يکي از اساس ترين آزاديهايست که بشر بدنبال آن است. من بيشتر از 2 دهه است که در شمال اروپا زندگي ميکنم, و به وجدانم قسم ميخورم که فساد در اين جوامع از قسادي که در جمهوري اسلامي ايران رايج است بسيار بسيار کم تر است. زن و مرد از همان کودکي در کنار هم زندگي ميکنند, به مهد کودک ميرونند, مدرسه, دبيرستان, دانشگاه, استخر, محل کار و باور کن تا بحال يک مورد هم نديده ام که مردي در محل کار يا مدرسه ايي يا استخري براي خانمي مزاحمت بوجود آورد. اميدوارم قسمت تو هم بشود مدتي بعنوان يک منتقد بي طرف در ميان اين مردم زندگي کني تا متوجه شوي که 30 سال اجبار مذهب تنها دليل اين همه فساد است. بيشتر اين بانوان که شما ازشان انتقاد کردي در دوران نظام جمهوري اسلامي بدنيا آمده اند, به مدارس جمهوري اسلامي رفته اند, فارغ التحصيل دانشگاههاي همان نظامند اما در عمل مي بينيم که با آنچه به نام دين به آنها تحميل ميشود پايبند نيستند چرا که اجباري است. هدف اسلام به عنوان يک دين چيست؟ آيا به زنجير کشيدن مردم يا رستگاري آنهاست؟ من دوران شاه 15 ساله بودم که انقلاب شد, همه مسلمان بودنند, نداي اذان عصر روح همه را نوازش ميکرد, روحاني بداد درد دل روحي مردم ميرسيد و سياستمدار بدون استفاده ابزاري از دين خوب يا بد سياستمداري ميکرد. اما امروز هر کس بخواهد پيشرفت کند ريشي گذاشته, پيراهني روي شلور انداخته با تسبيحي در دست به شکار فرصتها و مقامها ميرود. در دوران خدمت سربازي در سپاه به همکاران کادري خودم ميگفتم که با توجه به ظاهر افراد نبايستي در مورد آنها قضاوت کرد, کسي که نماز جماعت نميرود, ريش ميتراشد, لباس مرتب ميپوشد, عطر و ادکلن ميزند, ميتواند بسيار بسيار بهتر از يک فردي با ظاهري حزب الهي اما باطني شيطاني به مردم خدمت کند. بدور از دروغ و ريا.
درد و دلي بود با تو, بدليل ترس از همان ظاهر فريبان در قدرت نشين ايميل غير واقعي برايت گذاشتم, اميدورام زياد مزاحم نشده باشم.